برخى از مهمترین عواملى که در محیط خانواده آرامش را بر هم مىزنند، اضطراب و دلهره و نگرانى مىآفرینند، دل شوهر و فرزندان را مىلرزانند و بهار خرّم زندگى زناشویى را خزان مىکنند، عبارتند از:
1- سختیهاى زندگى
فشارهاى ناشى از مشکلات زندگى، دشوارى کار و مسئولیت، فقر و ندارى و مانند آن که مرد با آنها دست و پنجه نرم مىکند همواره فکر و ذهن او را مشغول و در او ایجاد نگرانى مىکند. او در این فکر است که چگونه از این گردونه نجات یابد و کشتى خانواده را به سلامت به مقصد برساند.
2- احساس ناخشنودى
از عوامل نگرانى و اضطراب مردان به ویژه در آغاز زندگى مشترک این است که احساس مىکنند به آرمان خود دست نیافتهاند و زن او آن کسى نیست که بتواند او را خوشبخت کند.
به ویژه اگر در تعامل با همسر خویش شواهدى در این جهت پیدا کند، نگرانىاش افزون مىشود.
3- احساس تنهایى
ممکن است مرد در زندگى از دوست و آشنا و دیگر افراد خیانتها و بىوفاییهایى دیده باشد و از این جهت خود را تنها و بىیار و یاور احساس کند و نگران باشد و احساس کند همسر او نیز یکى از آنهاست و نمىتواند او را از این تنهایى درآورد.
4- بدبینى آزاردهنده
عامل دیگرى که ممکن است آرامش مرد را در خانواده بر هم زند این است که ببیند همسرش به او اعتماد ندارد و به جهت بدبینى دائم او را مىپاید و به او ایراد مىگیرد.
5- جدال بیهوده
گاه بگومگوهاى بیهوده همسرش روزگار او را سیاه مىکند. او مىبیند جوّ حاکم بر زندگى خانوادگى آرام نیست. بر سر کوچکترین مسئله با او جدال مىشود، او را مىآزارند، تحقیر و یا توهین مىکنند.
6- شرارتهاى برخى فرزندان
عامل دیگرى که خانواده را دچار اضطراب مىکند نا آرامى و شرارت برخى فرزندان است.
حرف مرد به عنوان پدر در خانه و نزد فرزند خریدار ندارد. جایگاه او در خانواده متزلزل شده است. خانه، که باید محیط امنیت و آسایش او باشد، به جهنّمى سوزان و تحملناپذیر تبدیل شده است. حال درصدد این نیستیم که بگوییم مقصّر کیست.
7- کاهش روابط صمیمانه خویشاوندى
گاهى مرد یا زن مىبیند پس از ازدواج، روابط صمیمى او با بستگانش تیره شده است. سردى روابط بر اثر انحطاط اخلاقى، تنشها، خصومتهاى بىمورد، حسادتها، نمّامیها و مانند آن، انسان را آزرده خاطر مىکند.
کتاب مدیریت در خانه و خانواده، ص: 47