شهادت حضرت زهرا(علیها السلام)
امام رضا(علیه السلام) می فرماید: «إن فاطمة صدیقة شهیدة»: «همانا فاطمه راستگو و شهیده است».[298]
در این روز در سال 11 هـ بنابر قول 95 روز، در روز سه شنبه شهادت حضرت بتول عذراء مظلومه مضروبه حضرت سیدة النساء فاطمه زهرا(علیها السلام) به وقوع پیوسته است.[299]
بعد از شهادت و دفن پیامبر(صلی الله علیه وآله) سه بار به منزل امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا(علیهما السلام) هجوم آورده، و در هر بار به طریقی جسارت به اهل بیت(علیهم السلام) کردند. در یکی از این دفعات، که در منزل آن حضرت را آتش زدند و به زور وارد منزل شدند، حضرت صدیقه(علیها السلام) پشت در بودند.
با اینکه می دانستند آن حضرت پشت در است، با لگد و فشار در را باز کردند، و میخِ در سینه آن مخدره را آزرد و محسن(علیه السلام) سقط شد و پهلوی آن حضرت شکست. آن حضرت بیهوش روی زمین قرار گرفت، و حضرت مولی الموحدین(علیه السلام) را با سر و پای برهنه و دست بسته به طرف مسجد بردند.
وقتی حضرت زهرا(علیها السلام) به هوش آمدند به دنبال امیرالمؤمنین(علیه السلام) رفتند، و از بردن آن حضرت به مسجد مانع شدند. داخل کوچه جلو چشم همسرش اسد الله الغالب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیهما السلام)، با تازیانه و غلاف شمشیر بر بدن حضرت صدیقه شهیده(علیها السلام) زدند که طبق بعضی روایات از بازوی آن حضرت خون جاری شد و باز بیهوش روی زمین قرار گرفتند.
روزهای حزن فاطمه(علیها السلام)
بعد از این وقایع و فجایع آن حضرت بعضی روزها با دلی شکسته و محزون کنار قبور شهدای اُحد می رفت و می گریست، و مرگ خود را از خداوند طلب می کرد، تا اینکه آهسته آهسته درد و جراحتهای بدن بیشتر شد، و از آن به بعد نزدیک مدینه زیر درختی می نشست و گریه و ناله می کرد. منافقین آن درخت را هم بریدند. بعد از آن امیرالمؤمنین(علیه السلام) در آنجا سایبانی ساختند که مشهور به «بیت الاحزان» شد.
روز به روز بر شدت بیماری بی بی افزوده می شد. سینه شکسته و مجروح، بازوی وَرم کرده، صورت نیلی، محسن سقط شده، غم پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، کار را به جایی رساند که آن حضرت در بستر بیماری افتاد، و وصیت های خویش را به امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: «شبانه مرا از زیر پیراهن غسل بده و کفن کن و دفن نما. قبرم مخفی باشد و ابوبکر و عمر در تشییع و نماز من حاضر نشوند.[300] عایشه و غیر عایشه نیز بر جنازه من حاضر نشوند».[301]
مدینه در شهادت فاطمه(علیها السلام)
روز شهات آن حضرت، مدینه مثل روز شهادت خاتم الانبیاء(صلی الله علیه وآله) شده بود. کوچک و بزرگ از زن و مرد، نالان و گریان بودند. بدن مطهر آن حضرت شبانه غسل داده شد و هنگام غسل، امیرالمؤمنین و حسنین و زینبین(علیهم السلام) و فضه خادمه و اسماء بنت عمیس حاضر بودند. سپس عده ای از گلهای سر سبد اصحاب امیرالمؤمنین(علیه السلام): سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و ... حاضر شدند و بدن را دفن کردند.
در بقیع، چهل صورت قبر ترتیب دادند و بر آنها مقداری آب ریختند.[302] فردای آن روز منافقین قصد نبش قبر را نمودند، ولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) اجازه نفرمودند.
احتمالات در محل دفن آن حضرت متعدد است، ولی زیارت آن حضرت در مسجد النبی(صلی الله علیه وآله)، حجره خود آن حضرت ـ که در زمان ما جزء صحن مسجد است ـ بین محراب و منبر، و در بقیع وارد شده است.
مدت عمر آن مخدره مظلومه 18 سال و 60 روز یا 90 روز است. سال شهادت یازدهم هجری است